باید قبول کرد که مشکلات جامعه پزشکی به صورت مستقیم مردم را درگیر میکند. حالا فرقی هم ندارد که محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی دلیل اصلی این مشکلات را تعرفه پایین خدمات پزشکی میداند. او معتقد است در صورتی که رابطه مالی بین پزشک و بیمار وجود نداشته باشد، بسیاری از مشکلات هم خود به خود حل میشود. به جز اینها، اما مشکلات دیگری در جامعه پزشکی وجود دارد. شاید مهمترین آنها تجمع پزشک در کلانشهرها و خالیشدن شهرستانها و مناطق محروم از پزشک باشد. به همین دلیل است که طرح بومیگزینی مورد توجه وزارت بهداشت و درمان است. هرچند که از نظر رئیس سازمان نظام پزشکی این طرح به تنهایی نمیتواند راهحل کار باشد. بررسی مشکلات دستیاران و نیز افزایش مهاجرت پزشکان از دیگر مباحثی بود که با رئیسزاده درباره آنها صحبت کردیم.
سالهاست درباره استفاده پزشکان از کارتخوان صحبت میکنیم. همیشه هم پزشکان راهحلهایی برای دورزدن قانون دارند. چرا معضل کارتخوان هنوز حل نشده است؟
بالای ۹۰ درصد پزشکان از قانون تبعیت میکنند؛
و آن ۱۰ درصد میگویند که کارتخوان خراب است.
استثنا را قاعده قرار ندهید. بیشتر جامعه پزشکی، داروخانهها و کلینیکها از کارتخوان استفاده میکنند. ما با تخلف مبارزه میکنیم. شما اصلا داروخانهای رفتهاید که کارتخوان نداشته باشد؟
بله رفتم، مخاطبان ما هم رفتهاند.
این دیگر شانس شما بوده، تخلف در همه صنوف است.
اما مردم از جامعه نخبه کشور انتظار قانونشکنی ندارند.
چند تا مطب کارتخوان استفاده نمیکنند و باید ریشهای بررسی شود که چرا این اتفاق افتاده است.
اتفاقا سؤال ما هم این است که چرا به این معضل ریشهای نگاه نمیکنید؟
باید بستر مقابله با این معضل آماده باشد. مشکل این است که قیمت تمامشده خدمات سلامت محاسبه نمیشود.
امسال، اما تعرفههای پزشکی حدود ۲۴ درصد افزایش پیدا کرد.
پیشنهاد ما بود که ۶۰درصد افزایش تعرفه داشته باشیم. فاصله ۶۰درصد و ۲۴درصد چقدر است؟ اگر قصد حل این مشکلات را داریم باید اول از همه بستر را آماده کنیم. بعد از آن باید با فردی که تخلف میکند شدیدا برخورد شود.
این طور که شما میفرمایید پس معضل کارتخوان هیچگاه حل نمیشود.
چرا؛ ما با متخلفان برخورد میکنیم.
اما مردم باز هم شاهد تخلف برخی پزشکان هستند.
چون باید اولویتهای فسادزا مشخص شود. اگر بستر رها شود و بعد شما به دنبال برخورد باشید، کار درست پیش نمیرود. اگر دنبال حل بستر باشید و برخورد هم نکنید باز هم کار درست پیش نمیرود؛ این دو مقوله باید با هم حل شود. اول بستر فسادزا حل شود و بعد برخورد سازنده با پزشکان متخلف داشته باشید.
بدتر از استفادهنکردن از کارتخوان، معضل گرفتن زیرمیزی برخی پزشکان است.
تعدادشان اندک است.
اما این بدترین رفتاری است که یک پزشک با فردی که برای درمان به او مراجعه میکند دارد؛ این رفتار مردم و پزشکان را رودرروی هم قرار میدهد.
بهترین کار حذف رابطه مالی بین پزشک و بیمار است. قوانین بالادستی و اسناد باید کاملا رعایت شود. زمانی که قانون کامل اجرا نمیشود، سلیقهای اجرا میشود و نظارت هم درست اتفاق نمیافتد، دیگر نمیتوان یک نفر را مقصر دانست. اگر سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری سال ۹۳ درست و کامل اجرا شود، همه مشکلاتی که شما گفتید حل میشود.
آماری از تعداد پزشکانی که زیرمیزی میگیرند، دارید؟
نه، زیرمیزی قابلاثبات نیست.
اما برای پزشکانی که زیرمیزی میگیرند پرونده قضایی تشکیل میدهید.
آمار پروندههای زیرمیزی در سال گذشته، ۳۵۰۰مورد است. از این ۳۵۰۰ مورد، مقدار بسیار کمی حدود ۵۰۰ پرونده منجر به صدور رای شد. زیرمیزی موردی نیست که بتوان بهراحتی آن را اثبات کرد.
این در حالی است که در سال گذشته حدود ۹۶۰ میلیون خدمت پزشکی ارائه شد. چهره قالب پزشکی با مشکلات اقتصادی مواجهاند و سنگینترین خدمات را ارائه میدهند. زیر ۳ درصد از جامعه پزشکی تخلف میکنند. ۹۷ تا ۹۸ درصد از پزشکان سالم کار میکنند.
آمار پزشکان ما چقدر است؟
ما حدود ۱۶۵ هزار نظام پزشکی صادر کردیم.
چند درصد از آنها در شهرها فعالند؟
حدود ۷۰هزار پزشک پروانهدار داریم. یک تعداد زیادی از پزشکان اعضای هیات علمی هستند که پروانه نمیگیرند. ۱۵هزار نفر از آنها دستیارند که خدمت میکنند و پروانه ندارند. یک درصدی از آنها هم در استخدام ارگانها هستند؛ مانند تامین اجتماعی، وزارت بهداشت و نیروهای مسلح که آنها طبابت میکنند، اما نیازی به پروانه ندارند. آمار ماست که حدود ۱۲۰هزار پزشک فعال در کشور داریم.
این تعداد پزشک با توجه به جمعیت کشور کافی است؟
نه کافی نیست و باید رشد کند.
یعنی شما با افزایش ظرفیت پزشکان موافقید.
نه. من با افزایش منطقی و متناسب با رعایت کیفی آموزش رشتههای پزشکی موافقم. با افزایش کاغذی و بدون توجه به استانداردهای آموزشی مخالفم.
مشخصا نظر شما درباره تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای افزایش ظرفیت پزشکی چیست؟
تصمیم این شورا با توجه به الزامات کیفی نبوده است. ما مخالف افزایش ظرفیت نیستیم. ما مخالف افزایش ظرفیت کاغذی و اسمی بدون رعایت الزاماتیم و موافق افزایش ظرفیت با رعایت آموزشهای باکیفیت هستیم.
من مخالفم به یک شهر کوچک که حداقل امکانات آموزشی را دارد، دانشجوی پزشکی بدهیم.
اما کلانشهرهای ما از حضور پزشک اشباع شده است و اهالی بسیاری از شهرهای کوچک برای گرفتن خدمات سلامت مجبور به سفردرمانی میشوند. از نگاه شما برای حل این معضل باید چه کرد؟
بله ۴۵ درصد از پزشکان ما در کلانشهرها مشغول به کارند. به همین دلیل است که باید زیرساختهای لازم برای بومیگزینی در شهرهای کمتربرخوردار فراهم شود. این اتفاق یک پدیده اجتماعی و قابل حل است.
راهحل وزارت بهداشت هم برای حل معضل توزیع پزشک و کمبود پزشک در مناطق محروم بومیگزینی است، اما در عمل دانشگاهها و وزارت بهداشت تخلف میکنند و دانشجوی پزشکی جذب شده از مسیر بومیگزینی در آن مرکز محروم نمیمانند و به مرکز شهر برمیگردند. پس در نهایت مناطق محروم خالی از پزشک میماند!
به وزارتخانه هم این سیاست تحمیل شد. طرح بومیگزینی طرح خوبی است، اما الزاما راهکار قطعی نیست.
اگر مشکلات نیروی بومی را حل نکنید از آنجا هم فرار میکنند. چون نیروی بومی نمیتواند با هر شرایطی در شهری ساکن شود، باید منطقی به این معضل نگاه کرد. باید اجازه دهند کارشناسان این حوزه درباره این اتفاقات نظر دهند. نباید با چوب تعارض منافع جلوی نظر کارشناسی آنها گرفته شود. جمعیت پزشک ما نسبت به سال ۵۷، ۵/۱۲ برابر بیشتر شد، تعداد دانشگاههای ما پنج برابر شده است. ۵/۵ برابر هم سرانه پزشکان ما زیاد شد. بعد از جنگ افزایش نیرو و دانشگاه را وزارت بهداشت و استادان رقم زدند. چرا در این ۳۰ سال به آنها اعتماد کردند؟ حالا، اما به حرف کارشناسان این حوزه بی توجهند. هرکدام آنها هم درباره این مسائل صحبت میکنند، میگویند تعارض منافع دارند. وزارت بهداشت و درمان و مجلس شورای اسلامی همه با هم تعارض منافع دارند؟ همه این دوستان در این مدت زمان باعث رشد و توسعه نظام سلامت شدند.
با وجود اشکالاتی که در طرح بومی گزینی وجود دارد به نظرتان میتوان به حل مشکلات شهرستانها و شهرهای کوچک امیدوار بود؟
این طرح تا حدودی میتواند چاره ساز باشد. ما چارهای جز این نداریم. چنین طرحی لازم است، اما کافی نیست.
کافی از نظر شما چیست؟
کافی این است فردی که بومی آنجاست، زندگیاش هم تامین شود. کارگر بومی هم اگر زندگیاش تامین نشود، مهاجرت میکند. بومی بودن لازم است، اما کافی نیست.
یکی از معضلات مهم دیگر، مشکلات دستیاران است، برای حل مشکل آنها چه کار کردید؟
دستیاران دو، سه مشکل عمده دارند، اولین بخش مشکلات آنها معیشت است که پیش از این به نسبت تورم حقوق آنها خیلی پایین بود و رشدی نداشت که با دستور مقام معظم رهبری، مشکلشان حل شد. حالا یک دستیار متاهل حدود هشت میلیون تومان دستمزد میگیرد. مشکل دیگر بحث رعایت استانداردهای آموزشی است. در برخی مراکز آموزشی، سلیقهای عمل میشد. تعداد شیفتها و بسیاری از مسائل دیگر هم همینطور. دستیار یک توانی دارد، تعداد شیفتها و بررسی دستورالعملهای درمانی برای بیماران جزو وظایف اوست که در برخی مواقع و در مراکز آموزشی این حق از او گرفته میشد. شیفتهای سنگین برای او درنظر میگرفتند و اجازه مطالعه و پژوهش به او نمیدادند.
همه اینها بر روند کاری او تاثیرگذار بود. ما استانداردهایی را اعلام کردیم تا این مشکلات حل شود. خبر جدید درباره دستیاران این است که مهرماه امسال نشست سراسری بررسی مشکلات دستیاری با حضور ارگانها، سازمانها و وزارتخانههای مسئول برگزار میشود. در این نشست درباره حقوق، میزان تعهد کاری، آزمونهای تخصصی و طرح آنها بحث میشود. وظیفه یک مسئول دانشگاهی است که مشکلات دستیار را رصد و حل کند.
افزایش مهاجرت پزشکان از سال۹۶
آمار مهاجرت پزشکان صعودی است. اینطور که رئیسزاده توضیح میدهد از سال ۹۶ آمار مهاجرت پزشکان افزایش پیدا کرد. سال ۱۴۰۰ حدود ۴۰۰۰ درخواست گواهی تحصیلی به سازمان نظام پزشکی ارائه شد. رئیس سازمان نظام پزشکی معتقد است این تعداد درخواست به این معناست که حدود ۴۰۰۰ پزشک به فکر مهاجرت از کشورند و بهطور خاص در سال گذشته، حدود ۴۰۰۰ پزشک از کشور مهاجرت نکردهاند.
او توضیح میدهد البته آمار مهاجرت پزشکان از گروه مهندسین پایینتر است، اما از دست دادن یک پزشک هم مهم است، چراکه کشور برای تربیت یک پزشک به مدت هفت سال، میلیاردها تومان هزینه میکند و او باید در کشور بماند و به مردمش هم خدمت کند. مسأله، اما این است که شرایطی برای ماندگاری پزشکان در کشور وجود ندارد. او توضیح میدهد پزشکان تربیت میشوند، اما باید شرایط برای خدمت و ادامه تحصیل او فراهم شود.
رئیسزاده هشدار میدهد در آینده با کمبود پزشک در کشور مواجه خواهیم شد؛ کمبود پزشک متخصص، بهخصوص کمبود در برخی از متخصصان مانند تخصص قلب کودکان از همه بیشتر احساس میشود. این جراح عروق توضیح میدهد تعرفه پایین و مشکلات اقتصادی باعث شده پزشکی که در ایران درس خوانده است تن به مهاجرت بدهد.
منبع: روزنامه جام جم